معلم اخلاقی که کمانچه را نجات داد
معلم اخلاقی که کمانچه را نجات داد
استاد علیاصغر بهاری، انسان بزرگی که ساز خوش صدای کمانچه را از خاموشی نجات داد، بیست و پنج سال قبل در چنین روزهایی از میانمان رفت.
علی نامجو در همدلی نوشت:
دیروز بیست و پنجمین سالمرگ مردی بود که اگر نبود، شاید نامی از کمانچه نمیشنیدیم،
چه رسد به اینکه بزرگترین موزیسینهای کشورمان در این ایام برآمده از مکتب نوازندگی این ساز باشند.
امروز در کمانچهنوازیِ ایران نامهای بلندی ظهور کردهاند که در قوارههای ملی و بینالمللی شناختهشده هستند
و هر از چندی شنیدن آثار زیبای آنها یا فهمیدن خبر انتخابشان به عنوان هنرمند برگزیده
در جشنوارهها و جوایز بینالمللی حال عاشقان هنر موسیقی را در این ملک، خوب میکند.
حالا، ساز کمانچه و هنر کمانچهنوازی در ایران و حتی جهان هنری آشناست.
همه هنردوستان در زمینه موسیقی ملل میشناسندش و این ساز در کنار نوازندگانش در این ایام، به اعتبار موسیقی ما در سطح جهان بدل شدهاست.
تاریخ اما اگر طور دیگری پیش میرفت، شاید امروز دیگر نه از تاک نشانی مانده بود و نه از تاکنشان! استاد علیاصغر بهاری؛
انسان بزرگی که ساز خوش صدای کمانچه را از خاموشی نجات داد، بیست و پنج سال قبل در چنین روزی از میانمان رفت.
او اگر متولد نشده بود، شاید امروز در کتابهای تاریخ یا در میان خاطرات گذشتگان به سختی میتوانستیم ردپای کمانچه را ببینیم.
بهاری؛ مصداق عاشقی تمامعیار
داوود گنجهای نوازنده پیشکسوت کمانچه و ویلن که از شاگردان او بود،
درباره استادش این طور میگوید: “هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق/ ثبت است بر جریده عالم دوام ما” علی اصغر بهاری مصداق یک عاشق به تمام معنا بود.
سال ۱۳۴۶ در دانشکده هنرهای زیبا من و محمد مقدسی اولین شاگردانش بودیم.
آن زمان فضا طور دیگری بود و الان هم وقتی صدای ساز استاد بهاری را میشنوم منقلب میشوم چون امروز فضای دنیا، فضای آشفتهای است.
ما امروز از ادب این مرد اخلاق و هنرمند به تمام معنا فاصله گرفتهایم.
شیوه کمانچهنوازی این استاد ارزنده شیوه عشق بود و “حرف عشق در دفتر نباشد”.
او در ادامه توضیح داد:”ممکن است هزار نفر آرشه بکشند، اما آن صدای آرشهای که از دل سوخته برآمده است، بر جان شنونده مینشیند.
سخن گفتن درباره ویژگیهای استاد بهاری کاری نیست که بشود در یک جلسه و دو جلسه انجامش داد.
بسیاری از دوستان میتوانند بهتر از من درباره این هنرمند ارزنده بگویند، اما من میگویم ما اگر یک خصیصه بیادعا بودن را از استاد بهاری یاد بگیریم،
کارمان خیلی جلو میافتد.
برخلاف رویهای که امروز در کشور ما وجود دارد افراد در عرصههای مختلف آنچه زیاد دارند، ادعاست.”
گنجهای گفت:آقای بهاری در آرشهکشی، ملودینوازی و نگه داشتن ریتم سهل و ممتنع عمل میکرد.
در نهایت اما من معتقدم عشقی که در دل ایشان بود جوهره همه اتفاقات مبارکی بود که بعدها در موسیقی ایران افتاد.
اگر استاد بهاری کمانچه را زمین میگذاشت، من و آقای مقدسی نبودیم
و اگر ما نبودیم این هنرمندان قبراق و توانمند امروزمان که خیلی هم سرحالتر از ما ساز میزنند، وجود نداشتند.”
علیاکبر شکارچی هم سخنان خود در باره استادش را این طور آغاز کرد:
“استاد علیاصغر بهاری برای ما دریایی از موسیقی را به یادگار گذاشت.
بارها و بارها گفتهام استاد بهاری زمانی کمانچهنوازی را به شکل جدی پیگیری کرد
که حوزه در اوضاع و احوال خوبی به سر نمیبرد و در اصطلاح به مویی بند بود.
” او افزود: کمانچهنوازی امروز به نظر من مدیون سه حوزه است
که اولینش نوازندگان مناطق و نواحی مختلف ایران، دوم نوازندگان کشورهای هممرز ایران همچونهابیل علیاف و در نهایت استاد علیاصغر بهاری.
شاگردانی که با دست استادکاری استاد بهاری پرورش پیدا کردند،
مسیر فعالیت در این عرصه را پیش بردند و امروز کار به جایی رسیده که کمانچهنوازی شهره شده است.”
اجرایی مبتنی بر بداهه
شکارچی در ادامه با اشاره به اینکه کمانچهنوازی استاد علیاصغر بهاری مبتنی بر بداههنوازی بود،
توضیح داد:”ایشان در نوازندگیاش همچون سخنوری بود که کلمات عاشقانه به زبان میآورد.
بزرگانی مثل استاد بهاری آنقدر در نوازندگی پیش رفته بودند که میکوشیدند با بهرهگیری از گوشهها حرف بزنند.
” شکارچی با اشاره به خصوصیات اخلاقی زندهیاد بهاری تصریح کرد:
“در طول دورانی که خدمت استاد بهاری بودم به یاد نمیآورم
کسی به دیدار ایشان آمده باشد و بدون شنیدن ساز ایشان محضرشان را ترک کند.
استاد بهاری وقتی چشمانش را میبست و شروع به نوازندگی میکرد، انگار که داشت برای شما داستان و رمان میخواند.”
آهنگساز فیلم سینمایی “خونبس” افزود:
“استاد بهاری اهل نواختن بود نه اهل حرف زدن و آنقدر در این مسیر پیشرفت کرده بود که حرف و نوازندگیاش یکی شده بود.
هیچ وقت ندیدم استاد بهاری پشت سر کسی حرف بزند.
حتی گاهی درباره اینکه این شاگردتان از نگاه شما بهتر است یا آن یکی، مدام طفره میرفت و آخرش میگفت هر دوتایشان بهترند.”
منبع،ایران آرت