کراماتی از امام حسن عسگری(ع)
کراماتی از امام حسن عسکری(ع)
امیدواریم از خواندن این مطلب، ((کراماتی از امام حسن عسکری(ع))) لذت ببرید و برایتان مفید باشد،از همراهی شماسپاسگذاریم.
خدای تعالی پیامبران و اوصیای ایشان را با معجزاتی که دیگر افراد بشر از آوردن نظیر آنها عاجزند، یاری کرده است تا گواه راستین بر درستی خیر و هدایتی باشد که از طرف خدا برای مردم آورده اند، که اگر این یاری خدا نبود، آنان در انجام رسالت خود سست می شدند و کسی گفته های آنان را تصدیق نمی کرد. از جمله امدادهای الهی آن است که آنچه در باطن مردم می گذشت و در اعماق دلهاشان پنهان داشتند و آنچه را که در آینده اتفاق می افتاد از همه آنها آگاه می فرمود، خدای تعالی این عنایت را به ائمه هدی علیهم السلام از جمله به امام بزرگوار حسن عسکری علیه السلام عنایت فرموده بود.حالا باهم کراماتی از امام حسن عسکری(ع) را باهم بخوانیم.
معجزه سخن گفتن امام حسن عسکری با گرگ در بیابان
بر اساس روایات به نقل از عبدالله بن محمد یکى از اصحاب امام حسن عسگرى (ع)؛ روزی امام حسن عسگری (ع) را دیدم در بیابان ایستاده و با یک گرگ صحبت میکند. بسیار تعجب کردم و گفتم: یا ابن رسول اللّه! برادرم در طبرستان است و از حال او اطلاعى ندارم. از این گرگ سوالى فرما که احوال برادرم چگونه است؟
امام عسگرى علیه السلام فرمود: هرگاه خواستى برادرت را مشاهده کنى به درختى که در سامرا داخل منزلت هست نگاه کن؛ برادرات را خواهى دید (نوادر المعجزات: ص ۱۹۰، ح ۱، إثبات الهداه: ج ۳، ص ۴۳۲، ح ۱۲۴)
معجزه سجاده و ماهی از دریا
بر اساس حکایتی از طبری؛ روزى نزد امام حسن عسکرى (ع) بودم از ایشان تقاضا کردم و گفتم: یا ابن رسول اللّه! چنانچه ممکن است یک معجزه خصوصى براى من ظاهر سازید تا آن را براى برادران و دوستان هم مطرح کنم.
امام (ع) فرمود: ممکن است طاقت نداشته باشى و از عقیده خود دست بردارى. به همین دلیل سه بار سوگند یاد کردم بر این که من ثابت و استوار خواهم ماند؛ پس از آن ناگهان متوجه شدم امام حسن عسکری (ع) زیر سجاده خود پنهان شد و دیگر او را ندیدم.
پس از گذشت چند لحظه به یک باره امام (ع) ظاهر شد و ماهی بزرگى را در دست خود گرفته بود و به من فرمود: این ماهى را از عمق دریا آوردهام.
من آن ماهى را از امام حسن عسکری (ع) گرفتم و رفتم با عده اى از دوستان طبخ کردم و همگى از آن ماهى خوردیم و بسیار لذیذ بود. (نوادر المعجزات: ص ۱۹۱، إثبات الهداه: ج ۳، ص ۴۳۲، ح ۱۲۷، مدینه المعاجز: ج ۷، ص ۵۷۴، ح ۲۵۶۵)
معجزه امام عسکری(ع)درباره جای پول
اسماعیل بن محمد عباسى روایت کرده، مى گوید: از حاجتى که داشتم خدمت ابو محمد (علیه السلام) شکایت کردم و قسم یاد کردم که نه یک درهم و نه بیشتر، هیچ مبلغى نزد من نیست، امام رو به من کرد و فرمود:
«آیا به دروغ سوگند مى خورى، در حالى که دویست دینار در زیر زمین پنهان کرده اى؟ البته این حرف را بدان جهت نمى گویم که چیزى ندهم! (آن وقت رو به غلامش کرد و فرمود:) آنچه همراهت هست به این مرد بده».
غلام، صد دینار به من داد، سپس رو به من کرد و فرمود:
«تو آن پولهایى را که دفن کرده اى با وجود نیاز شدیدى که دارى از دست خواهى داد.»
اسماعیل مى گوید: بعدها احتیاج پیدا کردم هر چه جستم نیافتم پیگیرى کردم دیدم پسرم جاى آنها را یافته و آنها را دزدیده و فرار کرده است .
شفای بیماران
نقل شده از ابن شمعون که یک چشم نابینا شده بود چشم دیگرش هم نزدیک بود نابینا شود به امام ـ علیه السلام ـ نامه نوشتم تا دعا کند، جواب نامه ام را نوشت. چشم تو خوب می شود، در آخر نامه مضمونی برای تسلیت گفته بود، متعجب بودم تا این که فرزندم چند روز بعد وفات کرد.
از حسن بن طریف نقل شده است که یکی از اعضای خانواده ام تب داشت، امام در نامه ای آیه «یا نارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِیم» را نوشته و فرموده بودند که به گردن شخص تب دارد آویخته شود که اینچنین کردم و او شفا یافت.