قمر در عقرب یعنی چه؟
قَمَر در عقرب قرار گرفتن کره ماه در برج عقرب یا در مقابل صورت فلکیِ آن است. فقها در معنای قمر در عقرب اختلاف نظر دارند. از نظر فقهایی همچون شهید ثانی و صاحب جواهر مراد از قمر در عقرب، قرار گرفتن ماه در برج عقرب است نه صورت و منازل منسوب به آن؛ صاحب عروه شامل هر دو دانسته است.
علامه طباطبایی درباره قمر در عقرب و تأثیر اوضاع و احوال ستارگان بر حوادث زمینی، بر آن است که به لحاظ عقل، چنین چیزی قابل اثبات یا انکار نیست؛ هر چند اصل ارتباط حوادث زمینی با اوضاع ستارگان آسمانی پذیرفتنی است. به عقیده وی روایت امام صادق(ع) یا حمل بر تقیه میشود یا منظور زمینهساز بودن اوضاع و احوال ستارگان (نه علت) درباره حوادث خاص زمینی است. عبدالله جوادی آملی، قمر در عقرب را تأثیرگذار در حوادث زندگی بشر شمرده است.
«قمر در عقرب» یعنی چه؟
مراد از «قمر» یعنی کره ماه و مراد از عقرب یعنی «برج عقرب» یا «صورت عقرب»، و منظور این است که کره ماه در برج «عقرب» قرار گیرد یا کره ماه مقابل صورت فلکى «عقرب» قرار گرفته باشد.
توضیح اینکه؛
دانشمندان، دایرهالبروج در آسمان را به دوازده قسم که هر یک ۳۰ درجه مىشود و مجموعا ۳۶۰ درجه میشود، بخش نمودهاند، و در مدارات اختران هر قسم را «برج» نامیدهاند.
چون در هر «برجى» برخی از ستارهها و به اصطلاح ثوابت (مراد، کواکب ثابت نسبی است چون نسبت به زمین، بسیار آهسته حرکت میکنند و مانند ثابتاند) گرد آمدهاند که از هیئت اجتماع آنها صورت جانورانى تصویر رفته بود، آن «برج» را به نام صورت آن جانور نامیدهاند که اول آنها «حمل» و آخر آنها «حوت» است؛ چنانکه به نظم گفته شده:
برجها دیدم که از مشرق بر آوردند سر / جمله در تسبیح و در تهلیل حیّ لا یموت
چون حمل چون ثور چون جوزاء و سرطان و اسد / سنبله میزان و عقرب قوس و جدى و دلو و حوت
ملاحظه میشود که برجها ۱۲ تا هستند و هر یک به خاطر ستارههایی که در آن «برج» دیده میشود نامی دارند و یکی از برجها، برج «عقرب» است که برج هشتم از این برجهاست.
پس نام برجهای دوازده گانه دائرهالبروج با (معانی) عبارت است از:
۱٫ برج حمل: (قوچ) / ۲٫ برج ثور: (گاو نر) / ۳٫ برج جوزاء: (دوپیکر) / ۴٫ برج سرطان: (خرچنگ) / ۵٫ برج اسد: (شیر) / ۶٫ برج سنبله: (خوشه) / ۷٫ برج میزان: (ترازو) / ۸٫ برج عقرب: (کژدم) / ۹٫ برج قوس:(کمان) / ۱۰٫ برج جدی: (بزغاله نر) / ۱۱٫ برج دلو: (آب کش) / ۱۲٫ برج حوت: (ماهی)
و منازلى که براى ماه از اجتماع برخی از ستارگان گفتهاند حکم صورت را دارد. کسانى که صور بروج را بشناسند، هنگامى که «قمر» در برج «عقرب» وارد شده است، چون شب به ماه نگاه کنند، فاصله میان ماه و صورت عقرب را به خوبى در مىیابند.
به عبارت ساده، کره ماه در طول یک ماه قمری – که حدود ۲۹٫۵ روز است – یک بار به طور کامل دور زمین میچرخد! این یک دور کامل، به دوازده قسمت تقسیم شده و برجهایی نیز برای هر یک از این دوازده صورت فلکی انتخاب شده (حمل، ثور، جوزاء، سرطان، اسد، سنبله، میزان، عقرب، قوس، جدی، دلو و حوت) و هر یک از این نامهای دوازدهگانه، متناسب با صورت فلکی ستارههای دوردستی است که ماه در مقابل آنها است.
لذا وقتی که کره ماه در چرخش خود به دور زمین، به برج عقرب میرسد، میگویند قمر وارد عقرب شد (قمر در عقرب است) و وقتی از برج عقرب خارج میشود میگویند قمر از عقرب خارج شد.
احکام فقهی قمر در عقرب
در کتابهای فقهی، وقتی قمر در عقرب است، دست کم چند مورد مکروه (نه حرام) دانسته شده است. یکی عقد نکاح، دوم اقدام برای بچهدار شدن (انعقاد نطفه)، و دیگری سفر.
به عنوان مثال: محقق در شرایع نوشته است: «و یکره إیقاع النکاح و القمر فی العقرب» ازدواج و عقد نکاح (یا نزدیکی) در حالی که قمر در عقرب است مکروه است. (شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج۲، ص ۲۱۱)
فقهای بزرگ دیگر مانند علامه، شهید اول، شهید ثانی، صاحب جواهر، سید یزدی نیز به این مطلب اشاره کردهاند. (نگاه کنید: اللمعه الدمشقیه فی فقه الإمامیه، ص ۱۷۳ ؛ مسالک الأفهام إلى تنقیح شرائع الإسلام، ج۷، ص، ۲۱ ؛ العروه الوثقى (للسید الیزدی)، ج۲، ص ۷۹۹ )
دلیل این مسأله
علت کراهت، روایت یا روایاتی است که در این باره وارد شده است. این روایات در کتب معتبر حدیثی مانند کافی، من لایحضره الفقیه، بحارالانوار، وافی و وسائل الشیعه موجود است.
از امام صادق علیهالسّلام روایت شده است که: «من سافر أو تزوّج و القمر فی العقرب لم یر الحسنى»؛ یعنى در وقتى که قمر در عقرب است، هر کس مسافرت کند یا عقد نکاح نماید، نیکویى نبیند. (نگاه کنید: کافی، ج ۸ ص ۲۷۵ ؛ من لایحضره الفقیه، ج ۲ ص ۲۶۷؛ تهذیب، ج ۷ ص ۴۰۷؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱ ص ۳۶۷ ؛ بحارالانوار، ج ۱۰۰ ص ۲۶۸؛ وافی، ج ۱۲ ص ۳۵۴)
ملاحظه میفرمایید که این روایت و شبیه به این را اکثر کتابهای معتبر حدیثی نقل کردهاند.
عمل به آن واجب است یا مستحب؟ چه کارهایی در این ایام باید انجام گرفته یا از انجام آن پرهیز کرد؟
حجتالاسلام موسوی: التزام به این اعتقاد (یعنی وجود اصل موضوع ورود قمر در عقرب) امری نیست که در احکام و روایات ما مستحب و یا واجب شمرده شده باشد، به عبارتی دیگر کسی که اصل این موضوع را قبول دارد و به آن عمل میکند اصولاً فعل مستحب یا واجبی را انجام نداده است بلکه آنچه که در دستورات دینی ما آمده این است که در این مدت حداقل از چند موضوع صرفا پرهیز شود؛ از جمله مواردی که تکیه و تأکید بیشتری متوجه آنان شده است، مواردی است که ذیلا به آنها اشاره میشود، خواندن خطبه عقد برای ازدواج، سفر کردن، انعقاد نطفه، شروع به کاری جدید در امور کسبی و یا شروع شراکت با کسی، حجامت و تعیین و یا تغییر نام.