۹ واقعیت درباره آدم های خودشیفته
خودشیفتگان برای جبران ترس عمیق از ضعف یا فرومایگی به دنبال پیروزی و احساس برتری هستند.افراد خودشیفته معمولاً نگرانی کمی در مورد تأثیر منفی جذب خود بر دیگران دارند.
افراد مبتلا به خودشیفتگی عمیقا انسانهای ناامن هستند آخرین چیزی که خودشیفته ها درباره آنها فکر میکنند این است که در مورد زندگی و انگیزه های درونی خود شفاف باشند.
اگرچه به ندرت پیش می آید که خودشیفتگان در مورد اشتباهات و محدودیت های خود صادق باشند ، اما اگر خودشیفتگان در مورد نحوه برخورد با زندگی کاملاً صادقانه بگویند ، ممکن است حقایق زیر را که بسیار بعید است بیان کنند:
۹ واقعیت درباره افراد خودشیفته و خودشیفتگی
۱) حقیقت همان چیزی است که من در حال حاضر می گویم. هر زمان که مناسب من باشد حقایق و مواضع را تغییر خواهم داد. من نیازی به سازگاری ندارم وقتی صحبت می کنم ، صد در صد نسبت به آنچه می گویم عمل می کنم.
۲) من قابلیت بی پایان برای توجه و احترام دارم و هر کاری که برای من انجام دهی هرگز کافی نخواهد بود.
۳) من بیشتر مردم را یکبار مصرف می دانم. من می توانم تو را تضعیف کنم ، تحقیر کنم و یا بدون دلیل از حمایت شما کنار بکشم. اگر مرا ترک کنی ، من در اسرع وقت کس دیگری را برای خودم پیدا خواهم کرد و از رفتنت به هیچ وجه ناراحت نمیشوم.
۴) من عاشق تحویل گرفتن هستم اما علاقه ای به مسئولیت پذیری ندارم. من هرگز عذرخواهی نمی کنم و اعتراف نمی کنم که اشتباه می کنم.
۵) تصویر من بسیار مهم است. ظواهر برای من بیشتر از ماده مهم است. من هر کاری که لازم باشد انجام می دهم تا خوب به نظر برسم .
۶) حقیقت را بگویم ، من واقعاً به نگرش دیگران درباره خودم اهمیتی نمی دهم.
۷) من دنبال مقام هستم ، نه برابری ؛ و پیروزی ، نه انصاف. من بیشتر مردم را تهدید کننده می دانم. برنده شدن برای من همه چیز است. اگر احساس کمبودی بکنم مقصر شما هستید نه من .
۸)هر رفتار بدی که با من داشته باشید صد برابر بدتر را با شما خواهم داشت.
۹) قوانین و محدودیت های عادی در مورد من اعمال نمی شود. اگر احساس خوبی نسبت به خودم ایجاد شود ، هر چیزی پیش می رود.
اگرچه می توانیم نسبت به خودشیفتگان و دنیای درونی آنها دلسوزی کنیم ، اما این بدان معنا نیست که باید به آنها اجازه دهیم از ما سو استفاده کنند.
