شهید جهان آرا کیست؟
شهید جهان آرا کیست؟
امیدواریم از خواندن این مطلب، ((شهید جهان آرا کیست؟)) لذت ببرید و برایتان مفید باشد،از همراهی شماسپاسگذاریم.
محمد جهانآرا (زاده ۹ شهریور ۱۳۳۳ خرمشهر – درگذشته ۷ مهر ۱۳۶۰ تهران) نظامی ایرانی بود، که از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنگ ایران و عراق بشمار میآمد. جهانآرا در سالهای نخست از جنگ ایران و عراق بعنوان فرمانده سپاه پاسداران خرمشهر فعالیت میکرد و در عملیاتی چون نبرد خرمشهر و حصر آبادان، نقشی کلیدی ایفا نمود.
شهید سید محمدعلی جهان آرا
محمدعلی جهان آرا، متولد سال ۱۳۳۳ در خرمشهر بود. او از ۱۵ سالگی به صف مبارزه بر ضد طاغوت پیوست و در سال ۱۳۴۹ به عضویت گروه حزب الله خرمشهر درآمد و پا به پای افراد این گروه، تلاش وسیعی را دربراندازی رژیم پهلوی آغاز کرد.
دوران جوانی شهید جهان آرا همزمان با حکومت پهلوی بود و با پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷، آرزوی دیرینه جهان آرا به تحقق پیوست و شادمان از پیروزی انقلاب اسلامی، کوشش بی وقفه ای را در راه حراست از دستاوردهای انقلاب آغاز کرد.
اخلاص و ارادات شهید جهان آرا به امام خمینی رحمه الله زبانزد همگان بوده و او به خاطر همین عشق به اسلام و امام، خستگی نمیشناخت.
نقش شهید جهان آرا در دفاع مقدس
محمد جهان آرا از بزرگ مردانی بود که نقش بسیار مهمی در تشکیل سپاه پاسداران خرمشهر ایفا کرد. او پس از تشکیل سپاه خرمشهر، به مبارزه خویش با عوامل استکبار و منافقان سرعت بیشتری بخشید و با عوامل مزدوری که از خارج مرزها تحریک و تغذیه می شدند، مردانه جنگید.
جهان آرا با ابراز لیاقت خود در این راه به فرماندهی سپاه خرمشهر منصوب شد و در این سمت، بسیاری از توطئه هایی را که بر ضد نظام اسلامی طراحی می شد، خنثی کرد. فداکاری و از جان گذشتگی این سردار شهید در جریان رزم خونین خرمشهر زبانزد همگان و نام او، تداعی کننده استقامت و پایداری در برابر تجاوز بعثیان بود.
وی در جبهههای نبرد به ویژه در سنگرهای گرم آبادان و خرمشهر، ضربههای کمرشکن بر متجاوزان بعثی وارد کرد. تلاش، مجاهدت، استقامت، صبر، پایداری و از همه مهمتر فرماندهی خردمندانه او در پیروزی بر دشمن متجاوز نقش عمده ای داشت.
با شروع جنگ تحمیلی و تجاوز وحشیانه رژیم مزدور عراق بر ضد جمهوری اسلامی ایران و حمله وحشیانه ارتش بعث به خرمشهر، سپاه پاسداران خرمشهر به فرماندهی شهید جهان آرا، استوار و جان بر کف در برابر دشمن مقاومت کرده، حماسهای ماندگار آفریدند.
یک سال حضور مداوم شهید جهان آرا در جبهه نبرد از وی متفکری نظامی و برنامه ریز در میدان جهاد ساخته بود. از این رو در اوایل سال ۱۳۶۰ با حفظ سمت فرماندهی سپاه خرمشهر، به سمت فرماندهی سپاه پاسداران اهواز و سرپرستی ستاد منطقه هشت سپاه منصوب گردید.
بدین ترتیب دور تازه ای از فعالیت های رزمیِ شهید جهان آرا آغاز شد و آن شهید عزیز برای پاسداری از ارزش ها و دستاوردهای نظام و انقلاب، بیش از پیش همت گماشت. نام «خونین شهر» برای همیشه در تاریخ پرافتخار این سرزمین با رشادتهای دلاورمردانی چون جهانآرا میدرخشد.
مقام معظم رهبری در تجلیل از شهید محمد جهان آرا می گوید:
«من مایلم اینجا یادی بکنم از محمد جهان آرا، شهید عزیز خرمشهر و شهدایی که در خرمشهر مظلوم آن طور مقاومت کردند. آن روزها بنده در اهواز از نزدیک شاهد قضایا بودم. خرمشهر در واقع هیچ نیروی مسلح نداشت… محمد جهان آرا و دیگر جوانهای ما در مقابل نیروهای مهاجم عراقی – یک لشکر مجهز زرهی عراقی با یک تیپ نیروی مخصوص و با نود قبضه توپ که شب و روز روی خرمشهر می بارید – سی و پنج روز مقاومت کردند. خمپاره ها و توپهای سنگین در خرمشهر روی خانه های مردم مرتب می بارید اما جوانان ما سی و پنج روز مقاومت کردند. ملت ایران به این جوانان و رزمندگانتان افتخار کنید».
ویژگی های اخلاقی شهید جهان آرا
سید محمد دارای روحیه ای عرفانی بود و بسیاری از اوقات دیده می شد که در حال راز و نیاز با خدای خود است. از نماز شب غفلت نمی کرد. تواضع و فروتنی در او موج می زد. با وجود اینکه فرماندهی سپاه خرمشهر را به عهده داشت، خود را یک بسیجی می دانست و رابطه عاطفی و برادرانه خود را با نیروهای تحت امرش، حفظ کرده بود.
او توجه خاصی به تربیت کادرهای کارآمد، داشت و در رشد دادن نیروهای مردمی، تلاش چشمگیری نمود. صبر و استقامت، فداکاری و شهادت طلبی از خصایص بارزی بود که وجود سید را بسان شمعی در انقلاب، ذوب نمود و جان شیرینش را فدای جانان کرد.
مهریه همسر شهید جهان آرا
مهریه ام یک جلد کلام اللّه مجید و یک سکه بود که آن را بعد از عقد بخشیدم، ولی قرآن را چند روز بعد از عقد به من داد. در صفحه اوّل قرآن و سوره والعصر جملات خیلی قشنگی نوشته بود که گویای زندگی ما بود. می دانم زندگی ما ـ چه الان و چه در آینده ـ باید با این سوره عجین باشد و صبر در زندگی ما نقش اساسی خواهد داشت. هنوز هر بار که احساس دلتنگی می کنم، این صفحه قرآن و نوشته های آن را می خوانم و می بینم تا چه اندازه وضعیت زندگی ما را پیش بینی کرده بود و می دانست پشتوانه این زندگی فقط صبر است.
خاطره همسر شهید جهان آرا
علاقه ایشان به خانواده بسیار زیاد بود، به طوری که در زمان تولد اولین فرزندمان، هنگامی که در بیمارستان بودم، علی رغم شدت جنگ و حمله عراقیها به خرمشهر، ایشان به بیمارستان، در تهران تلفن زد تا از تولد فرزند و حال من مطلع شود و با خنده می گفت: عراقیها در راه آهن خرمشهر هستند، و دعا کن. این برای من خیلی ارزش داشت که نمی گذاشتند کسی مانع اجرای مسؤولیتشان شود و در عین حال احساسات و عواطف خود را نسبت به خانواده از یاد نمی بردند.
خاطره دیگر نشان دهنده احساس مسؤولیت ایشان به وظیفه شان بود. حدود ۳۵ روز از تولد فرزندمان گذشته بود و هنوز پسرمان را ندیده بود. یک روز ظهر سرزده از خرمشهر به تهران آمد. بعدا متوجه شدم صبح همراه چند نفر از بچه های سپاه برای توضیح وضع وخیم خرمشهر، حضور حضرت امام(ره) رسیده بودند. آنچنان غرق در کار خود بود که علی رغم ندیدن بچه ای که مدتی بود به دنیا آمده بود، مشغول کار خودش بود و تلفن هم نزده بود. زمانی که به منزل آمد، علی رغم فشار روحی و فکری، به خاطر وضعیت جنگ، پسرمان را بغل کرد و با علاقه سر تا پای او را غرق بوسه کرد و بویید و من با چشمی پر از اشک ناظر این صحنه بودم.
شهادت جهان آرا
به دنبال بازپسگیری آبادان از نیروهای ارتش عراق، در تاریخ ۷ مهر ۶۰ محمد علی جهان آرا و تعدادی از فرماندهان، جهت گزارش عملکرد نیروهای ایرانی به امام خمینی (ره) راهی تهران شدند اما در میانه راه بر اثر سقوط هواپیمای حامل آنها در پرواز هرکولس سی -۱۳۰ نیروی هوایی ارتش، تمامی سرنشینان شهید شدند.مزار شهید جهان آرا در گلزار شهدای بهشت زهرا (س) قرار دارد.
قسمتی از وصیت نامه شهید جهان آرا
بارپرودگارا، ای رب العالمین، ای غیاث المستغیثین و ای حبیب قلبو الصالحین. تو را شکر می گویم که شربت شهادت این گونه راه رسیدن انسان به خودت را به من بنده فقیر و حقیر و گناهکار خود ارزانی داشتی.
من برای کسی وصیتی ندارم ولی یک مشت درد و رنج دارم که بر این صفحه کاغذ میخواهم همچون تیری بر قلب سیاه دلانی که این آزادی را حس نکردهاند و بر سر اموال این دنیا ملتی را، امتی را و جهانی را به نیستی و نابودی میکشانند، فرو آورم.
خداوندا! تو خود شاهدی که من تعهد این آزادی را با گذراندن تمام وقت و هستی خویش ارج نهادم. با تمام دردها و رنجهایی که بعد از انقلاب بر جانم وارد شد صبر و شکیبایی کردم ولی این را می دانم که این سران تازه به دوران رسیده، نعمت آزادی را درک نکردهاند چون دربند نبودهاند یا در گوشههای تریاهای پاریس، لندن و هامبورگ بودهاند و یا در…
و تو ای امامم! ای که به اندازه تمام قرنها، سختیها و رنجها کشیدی از دست این نابخردان خرد همه چیزدان! لحظه لحظه این زندگی بر تو همچون نوح، موسی و عیسی و محمد (ص) گذشت. ولی تو ای امام و ای عصاره تاریخ بدان که با حرکتت، حرکت اسلام را در تاریخ جدید شروع کردی و آزادی مستضعفان جهان را تضمین کردی. ولی ای امام کیست که این همه رنجها و دردهای تو را درک کند؟! کیست که دریابد لحظهای کوتاهی از این حرکت به هر عنوان، خیانتی به تاریخ انسانیت و کلیه انسانهای حاضر و آینده تاریخ میباشد؟